نظریه میلگرام چه بود؟ آیا این نظریه مورد سوال و تردید قرار گرفته است؟
یکی از جالبترین نظریههایی که تا کنون در حوزه علوم اجتماعی و آماری مطرح شده، نظریه شش درجه جدایی (six degrees of separation) است. طبق این نظریه، هر دو انسانی بر روی کره زمین، حداکثر یک رابطه درجه شش با هم دارند. یعنی حداکثر توسط پنج حلقه واسطه به یکدیگر متصل هستند.
اولین بار حدود هشتاد سال پیش، یک نویسنده مجارستانی (کارینتی) نظریه شش درجه جدایی را مطرح نمود که مورد توجه چندانی قرار نگرفت. بعدها که ریاضیدانان و جامعه شناسان روی آن کار کردند پیشرفتهایی صورت گرفت و نهایتا یک جامعهشناس آمریکایی، استنلی میلگرام، سعی کرد با ارائه نظریه «دنیای کوچک» همان مفهوم را برساند.
در آزمایشی که برای آزمون نظریه استنلی میلگرام طراحی شد، که این آزمایش به عنوان یکی از اولین تلاشها در پایهگذاری تحلیل شبکه اجتماعی در کتاب تحول تحلیل شبکه اجتماعی (که در
اینجا معرفی شد) طرح شده است، برای آزمایش اینکه میان هر فرد در جهان تا فردی خاص در نقطهای دیگر از جهان چند حلقهی ارتباطی وجود دارد نامهای به سه فرد در ایالات متحده آمریکا داده شد و از آنها خواسته شد که این نامه را به یک نفر خاص در ایالت ماساچوست (که او را نمیشناسند) برسانند. یکی از این افراد یک لولهکش، دیگری یک راننده اتوبوس و سومی یک مربی رقص باله بود، و طریقه اجرا بدین صورت بود که از آنها خواسته شد پیغام را به چند نفر از دوستان خود که احتمال بیشتری میدهند که فرد مورد نظر را بشناسند، بفرستند و از آنها هم بخواهند که همین کار را تکرار کنند. از میان این سه نامه دو تای آنها به مقصد و فرد مورد نظر رسید که هر کدام از آنها با ۵ حلقه ی ارتباطی از فرد مبدا به فرد مقصد منتقل شد و نتیجهی این آزمایش که در موارد دیگری در نقاط دیگر دنیا نیز طی آزمایشهای بعدی مورد آزمون قرار گرفت، طرح نظریهی دنیای کوچک (Small World) و شش درجهی جدایی بود. نتیجهی آزمایش این دو نظریه این بود که حلقههای بسیار کوتاه و کمتعدای از آشنایی قابل شناسایی است. و دیگر اینکه افراد قادر هستند این حلقههای کوتاه را فقط با استفاده از اطلاعات محلی و با بهرهگیری از ارتباطات خود در محدودهی زندگی خودشان پیدا کنند.
حال در تحقیقی جدید که بر روی برخی از اعضای فیس بوک انجام شده است این نظریه به چالش کشیده شده و ادعا شده است که این ۶ درجهی جدایی در فیس بوک به ۴٫۷ تقلیل یافته است و میتوان مسیرهایی کوتاهتر و حلقههایی کوتاهتر برای انتقال اطلاعات، دانایی و موارد مختلف از فردی به فرد دیگر یافت.
البته به این تحقیق بلافاصله پس از طرح انتقاداتی نیز وارد شده است، از آن جمله این که نمونهی افراد بررسی شده فقط اعضای فیس بوک بودهاند و شاید بتوان گفت قابلیت تعمیم به تمامی افراد دنیای بیرون که برخی از آنها پروفایل فیس بوک ندارند، را ندارد. از طرف دیگر این افراد از ارتباطات و حلقههای ارتباطی خود در شبکه اجتماعی مجازی فیس بوک استفاده کردهاند که باز هم این سوال طرح میگردد که ممکن است در دنیای واقعی افراد به این حلقههای ارتباطی با این تعداد کم دسترسی نداشته باشند و نتوانند موارد مبادله شده را با این تعداد ۴٫۷ به نقطهای و فردی دیگر در شبکه ارتباطات خود برسانند.
منابع استفاده شده:
- فایل ارائه خانم مریم فاضل زرندی